English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5268 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deponont U در فاهر مجهول و در باطن معلوم
roentgenogram U عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
earth resistance meter U دستگاه اندازه گیری مقاومت زمین
beam test U ازمایش اندازه گیری تیر ازنظر مقاومت
secret U سر مجهول
unbeknownst U مجهول
unbeknown U مجهول
fameless U مجهول
unknowns U مجهول
secrets U سر مجهول
unknown U مجهول
xrays U اشعه مجهول
identity of unknown U مجهول الهویه
the passive voice U فعل مجهول
the passive voice U بنای مجهول
roentgen ray U اشعه مجهول
x ray U اشعه مجهول
of unknown identity U مجهول الهویه
unknown sample U نمونه مجهول
of obscure birth U مجهول النسب
ownership of unknown U مجهول المالک
rontgen rays U پرتو مجهول
unclear condition U شرط مجهول
the passive voive U بنا مجهول
the passive voive U فعل مجهول
of unknown ownership U مجهول المالک
fameless U مجهول الهویه
incognito U نا شناس مجهول الهویه
fabulous U افسانه وار مجهول
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
x ray therapy U درمان با اشعه مجهول
ignotum per igno tius U توضیح مجهول با چیزمجهول تر
property with unknown owner U مال مجهول المالک
property of unknown ownership U اموال مجهول المالک
person of unknown indentity U شخص مجهول الهویه
property of unknown ownership U مال مجهول المالک
passiveness U فعل درحالت مجهول
rontgenogram U عکسی که با پرتو مجهول بردارند
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize U بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
participles U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle U وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
encephalogram U عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
radioactivity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
radio activity U خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
penetrameter U الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
geochronometry U اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
rontgen U نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography U فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
anticathode U قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
cuno filter U نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
bungee U ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
biquinary notation U دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
dimension U اندازه گیری
gauging U اندازه گیری
dimensions U اندازه گیری
measurer U اندازه گیری
measurements U اندازه گیری
gaging U اندازه گیری
measuring bridge U پل اندازه گیری
mensuration U اندازه گیری
measurment U اندازه گیری
module U اندازه گیری
modules U اندازه گیری
measurement U اندازه گیری
measure U اندازه گیری
metering U اندازه گیری
commensurateness U اندازه گیری
resizing U اندازه گیری مجدد
metres U وسیله اندازه گیری
gauging section U برش اندازه گیری
gauging sheet U ورق اندازه گیری
measure U اندازه گیری کردن
radar measurement U اندازه گیری رادار
gage U میزان اندازه گیری
absolute measurement U اندازه گیری مطلق
instrument autotransformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument transformer U ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
measuring instrument U دستگاه اندازه گیری
metrology U علم اندازه گیری
measuring method U طریقه اندازه گیری
measuring relay U رله اندازه گیری
measuring sensitivity U حساسیت اندازه گیری
method of measurment U متد اندازه گیری
method of measurment U طریقه اندازه گیری
measuring voltage U ولتاژ اندازه گیری
precision U اندازه گیری دقیق
measuring set U دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
metre U وسیله اندازه گیری
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
measurability U قابلیت اندازه گیری
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
meters U وسیله اندازه گیری
measurement ofland U اندازه گیری زمین
measuring accuracy U دقت اندازه گیری
measuring well U چاه اندازه گیری
meter U وسیله اندازه گیری
mensurability U قابلیت اندازه گیری
telemetry U اندازه گیری ازدور
to take measures U اندازه گیری کردن
chain crew U متصدیان اندازه گیری
sounds U اندازه گیری عمق اب
size stick U قالب اندازه گیری
size stick U الت اندازه گیری پا
soundest U اندازه گیری عمق اب
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
sound U اندازه گیری عمق اب
commensurable U قابل اندازه گیری
direct measurement U اندازه گیری مستقیم
compensating error U خطای اندازه گیری
telemetering U اندازه گیری از دور
tapeline U مترمخصوص اندازه گیری
correlation measurement U اندازه گیری همبستگی
gad U اندازه گیری طول
instrument U الات اندازه گیری
depth measurement U اندازه گیری عمق
dial bench gage U میز اندازه گیری
tape measures U مترمخصوص اندازه گیری
forescale U اندازه گیری رنگ اب
font metric U اندازه گیری فونت
mental measurement U اندازه گیری روانی
final measurement U اندازه گیری نهایی
batching plant U مرکز اندازه گیری
frequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس
measuring U درخور اندازه گیری
tape measure U مترمخصوص اندازه گیری
bathymetry U اندازه گیری خصوصیات اب
unit of measurement U واحد اندازه گیری
engineering measurement U اندازه گیری فنی
frequency measurement U اندازه گیری فرکانس
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
sounding U اندازه گیری عمق اب
sounded U اندازه گیری عمق اب
measurable U قابل اندازه گیری
timed U اندازه گیری زمان یک عملیات
times U اندازه گیری زمان یک عملیات
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
measuring arrangement U نطم و ترتیب اندازه گیری
utile U واحد اندازه گیری مطلوبیت
characteristic U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
acoumetry U اندازه گیری قدرت حس شنوایی
automatic measuring system U سیستم اندازه گیری خودکار
bathymetry U اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
calorimeter U دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
characteristically U اندازه گیری مشخصات یک عنصر
allometry U اندازه گیری رشد موجودات
time U اندازه گیری زمان یک عملیات
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
induction instrument U دستگاه اندازه گیری القائی
impedance meter U دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set U دستگاه اندازه گیری امپدانس
indefinite U غیرقابل اندازه گیری نامعین
fluorometer U دستگاه اندازه گیری فلورسانس
frequency meter U دستگاه اندازه گیری فرکانس
SE U خطای معیار اندازه گیری
extensometer U دستگاه اندازه گیری انبساط
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high tension measurement bridge U پل اندازه گیری فشار قوی
gravimetry U اندازه گیری وزن یا غلظت
metric system U دستگاه اندازه گیری متری
induction movement U دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
yard U واحد اندازه گیری = 3 فوت
coupling measuring set U دستگاه اندازه گیری اتصالی
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
entropy U واحد اندازه گیری ترمودینامیک
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1اصلاح ترجمه
1در مورد فعلهای مجهول
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1The motherboard is also often referred to as the main board.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com